صبر داشتن مهارتی است که کمکم و در طول زندگی به دستمیآید و مانند هر مهارت دیگری نیاز به تمرین دارد. در اینجا تمرینهایی پیشنهاد شده که با توجه به سنین مختلف میتوانید با کودک خود داشته باشید.
به گزارش آماج، صبر و شکیبایی یکی از مهارتهایی است که باید از دوران کودکی به فرزندان آموزش داده شود تا در بزرگسالی و در مواجهه با مشکلات و ناکامیها بتوانند بهترین راه را برای برونرفت از مشکلات پیدا کنند. داشتن کودکان صبور یکی از موهبتهایی است که هر خانوادهای میتواند داشته باشد.
کودکان صبور به نسبت دیگر کودکان، بهتر میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و از پس مشکلات بربیایند. آنها یاد میگیرند چطور نوبت را رعایت کنند و منتظر بمانند، بدون اینکه عصبانی شوند و از کوره دربروند. بچههایی که از کودکی صبوری را یاد گرفتهاند در آینده افراد موفقتری خواهند بود و در دوران تحصیل نیز به نسبت دیگر دانشآموزان موفقتر هستند.
صبر داشتن مهارتی است که کمکم و در طول زندگی به دستمیآید. این مهارت نیز همانند هر مهارت دیگری نیاز به تمرین دارد. هیچ کودکی از بدو تولد صبور به دنیا نمیآید و با گذشت زمان و در خانواده یاد میگیرد که خواستههای خود را به تعویق بیندازد و صبر کند تا زمان مناسب برای بهدستآوردن خواستههایش فرا برسد.
به گفته ندا محمدعلی، روانشناس، بهترین سن برای آموزش غیرمستقیم صبوری به کودکان بین ۲ تا ۳سالگی کودک است که این آموزش تا ۷سالگی نیز باید بهصورت غیرمستقیم ادامه داشته باشد. اما درخصوص کودکان زیر دو سال باید حواسشان را از چیزهایی که میخواهند و برایشان مناسب نیست، پرت کنیم.
در این سن کودکان بهزودی حواسشان به موضوع جدید پرت میشود و زود فراموش میکنند که تا چند لحظه قبل چه درخواستی داشتهاند. او میگوید: یکی از کارهایی که میتوانیم با کودکان بالای ۳ سال انجام دهیم این است که با انجام برخی کارهای تشویقی و یا بازیکردن، صبرکردن را به کودکان (با تکرار و تمرین) آموزش دهیم. یکی از این کارها ستارهبازی است.
برای این کار، یک جدول میکشیم و در ازای هر کار خوبی که فرزندمان انجام داد به او یک ستاره میدهیم و میگوییم که مثلا در ازای دریافت هر ۵ ستاره میتواند پاداش بگیرد. این پاداش میتواند خرید بستنی مورد علاقه کودک، کتابخریدن و یا درستکردن غذای مورد علاقهاش باشد. والدین باید به این نکته توجه کنند که پاداشی که برای فرزندشان در نظر میگیرند خیلی هم گرانقیمت و… نباشد و در حد زندگی روزمره کودکشان باشد.
صبوری در گذر زمان
بچهها هنوز از گذر زمان درکی ندارند و متوجه نیستند که فرق بین ۵دقیقه صبرکردن با نیمساعت صبوریکردن، چقدر است اما میتوان به آنها آموزش داد که بتوانند گذر زمان را درک کنند. مثلا میتوان عقربه بزرگ ساعت را به آنها نشان داد و گفت وقتی عقربه روی عدد ۸ قرار گرفت میتوانیم با همدیگر بازی کنیم؛ یا مثلا به جای اینکه به او بگوییم تا ۲۰دقیقه دیگر ناهار آماده میشود، بگوییم زمانی که سرخکردن سیبزمینیها تمام شد میتوانیم با هم ناهار بخوریم.
میتوانیم به او تأکید کنیم که تا رسیدن زمان مناسب میتواند با ماشینهایش بهتنهایی بازی کند، پازلش را تکمیل کند و یا نقاشی بکشد. در این صورت کودک بهمرور یاد میگیرد که برای رسیدن به خواستهاش باید صبر کند و در عین حال زمان انتظار برای رسیدن به خواستهاش نیز به بطالت نمیگذرد.
والدین صبور، کودکان صبور دارند
والدین باید خودشان اهل صبر و مدارا باشند تا بتوانند این مهارت را به فرزندشان هم آموزش دهند. بچهها با مشاهده عکسالعمل والدین یاد میگیرند که در موقعیتهای مشابه چه عکسالعملی داشته باشند. وقتی ما بهعنوان والد زمانی که اینترنت قطع میشود شروع به شکوه و شکایت میکنیم و زمین و زمان را به هم میدوزیم یا وقتی میخواهیم به میهمانی برویم توقع داریم همان موقعی که ما انتظار داریم همه آماده شوند و در غیر این صورت شروع به پرخاشگری میکنیم، نباید از کودک خود انتظار صبوری داشته باشیم.
به همین دلیل است که روانشناسان معتقدند الگوی صبور بودن، کار بسیار سختی است و برای دستیابی به آن باید تلاش و تمرین کرد. صبر، یکی از مهارتهایی است که کیفیت آن بهمرور زمان بهبود پیدا میکند و والدین و کودکان در کنار هم میتوانند با یکدیگر تمرین کنند تا به مزایای صبر دسترسی پیدا کنند.
قانونمند شدن در دبستان
ندا محمدعلی میگوید: کودکان از سن پیشدبستان به بعد باید به سوی قانونمندشدن پیش بروند. در این سن، مدل گفتوگوی والدین و فرزندان باید قاطع، محکم و بدون تهدید و سرزنش و داد زدن باشد. مثلا اگر بچه خواستهای دارد که والدین تشخیص میدهند نباید به آن خواسته برسد باید با قاطعیت و صدای آرام و البته بیتفاوت نسبت به جیغوداد فرزندشان در موضوع مداخله کنند و به او بگویند که برای رسیدن به خواستهای که دارد باید تا زمانی که والدین تشخیص میدهند، صبر کند.
به گفته این روانشناس، والدین در صورتی باید در زمان جیغودادزدن کودک خود مداخله کنند که احتمال خطر برای او وجود داشته باشد و مثلا کودک سر خود را به زمین یا دیوار میکوبد و در معرض خطر آسیبدیدگی قرار دارد. در این صورت باید کودک را نگه دارند و بدون هیچ عکسالعمل احساسی، در چشمهای کودک نگاه کنند و به او بگویند تا زمانی که رفتار خود را ادامه دهد هیچ کاری برایش انجام نخواهند داد.