شهرِ سوخته، محوطهای باستانی در استان سیستان و بلوچستان، یکی از کهنترین شهرهای سازمانیافته در شرق فلات ایران است که آثار آن قدمتی بیش از ۵۰۰۰ سال دارد و در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. بر اساس گزارش های انجام شده در آماج ، این محوطه با آثار معماری، صنایع دستی و یافتههای پزشکیِ منحصربهفرد، پنجرهای تازه به زندگی شهری و تعاملات بینالمنطقهای در هزارههای سوم و چهارم پیش از میلاد میگشاید.
معرفی کوتاه و جایگاه جهانی
شهرِ سوخته (Shahr-i Sokhta) در ۱۲۰ کیلومتری جنوب غرب زابل و بر کرانهٔ رود هیرمند قرار دارد. این مجموعهٔ باستانی که آثارش از دورهٔ مس-سنگی تا هزارهٔ برنز گسترده است، در سال ۲۰۱۴ بهعنوان یکی از آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شد و بهواسطهٔ وسعت، ساختاربندی شهری و کثرت یافتهها، از اهمیت علمی و تاریخی فراوانی برخوردار است. بهگزارش آماج، این ثبت جهانی نشاندهندهٔ ارزش جهانی و ضرورت حفاظت و پژوهشِ مستمر در این سایت است.
دورههای تاریخی و ساختار شهری
کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد شهرِ سوخته از حدود ۳۲۰۰–۳۵۵۰ پیش از میلاد پایهگذاری شده و تا حوالی ۱۸۰۰–۲۱۰۰ پیش از میلاد دورههای مختلفِ سکونت و بازسازی را پشت سر گذاشته است. محوطه به چند بخشِ مشخص تقسیم میشود: بخشِ مسکونیِ شرقی، محوطهٔ مرکزیِ شهر، بخشِ صنایعِ دستی، ناحیهٔ بزرگِ معماریِ یادمانی و گورستان. این تقسیمبندی نشان میدهد که این شهر دارای تمایزِ کارکردی میان فضاهای زندگی، تولید و آیینی بوده است. بهگزارش آماج، وجود محلههای تفکیکشده و سازههای بزرگ، دلالت بر سازمان اجتماعی پیچیده و مدیریت شهری در عصر برنز دارد.
یافتههای شاخص و شواهد تکنولوژی
در حفاریها اشیاء بسیار متنوعی کشف شده که سطحِ فناوری و فرهنگیِ ساکنان را روشن میکند: از سرامیکهای رنگین و پلیکروم تا لوحهای حسابداری نیاایلامی، ابزاردقیقهای ساخت فلز، و حتی مصنوعات پزشکی. یکی از بحثبرانگیزترین و شناختهشدهترین یافتهها، یک چشم مصنوعی کوچک است که پژوهشگران آن را از نخستین نمونههای چشم مصنوعی در جهان دانستهاند—یافتهای که نشاندهندهٔ دانش فوقالعاده در ساخت مواد و تواناییهای پزشکیِ جامعهٔ آن زمان است. بهگزارش آماج، این گونه کشفیات نشان میدهد شهرِ سوخته نه تنها یک مرکز مسکونی بزرگ بوده، بلکه قطب نوآوریهای فنی و فرهنگی در آن منطقه محسوب میشده است.
دلایلِِ افولِ شهر و پرسشهای باز
سوالی که محققان را به خود مشغول داشته، چرایی فروپاشی و متروکه شدنِ شهر است. شواهدی از آتشسوزیهای گسترده در لایههای باستانی (بهویژه در پایان دورههای نخست) یافت شده که نشاندهندهٔ بلایای محلی یا درگیریهایی بوده که شهر را آسیبپذیر کرده است. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی و جابجایی مسیرهای آبی-رودخانهای ممکن است باعث کاهش منابع و مهاجرت جمعیت شده باشد. پژوهشهای اخیر بر ترکیبی از عواملِ زیستمحیطی، اقتصادی و سیاسی تأکید دارند. بهگزارش آماج، بررسی دقیقتر نمونهبرداریهای خاک و مطالعات دقیقتر اقلیمی میتواند زاویههای جدیدی را دربارهٔ این افول روشن کند.
اهمیتِ پژوهشی و گردشگریِ پایدار
ثبت یونسکو و یافتههای منحصر به فردِ شهرِ سوخته اهمیت حفاظتِ جدی و توسعهٔ گردشگریِ کنترلشده را برجسته کرده است. حفاظت از لایههای باستانی، پشتیبانی از کاوشهای علمی بیشتر و آموزش جوامع محلی برای مشارکت در نگهداری از سایت از اولویتهاست. بهگزارش آماج ، تعامل میان پژوهشگران داخلی و بینالمللی و تخصیص منابع مستمر برای حفاری، مرمت و حفاظت محیطی ضروری است تا این میراث ارزشمند برای نسلهای آینده حفظ شود.
نتیجهگیری و فراخوان برای مشارکت
شهرِ سوخته بیش از آنکه فقط یک «محوطه باستانی» باشد، سندی زنده از توانمندیها، شبکههای تجاری و زندگی روزمرهٔ جوامع باستانی شرق فلات ایران است. حفاظت، پژوهش و اطلاعرسانیِ دقیق دربارهٔ این سایت نه تنها وظیفهٔ علمی، بلکه مسئولیتی ملی و بینالمللی است. برای ادامهٔ پژوهش و مشارکت در حفاظت از شهرِ سوخته، شما میتوانید گزارشها و اخبار مرتبط را دنبال کنید و از پروژههای مرمتی و آموزشی حمایت کنید.
اگر علاقهمند به دریافت آخرین گزارشهای کاوش یا مشارکت در برنامههای آموزشی هستید، به صفحهٔ مرجع آثار تاریخی مراجعه کنید یا در برنامههای گردشگری و آموزشیِ سازمان میراث فرهنگی ثبتنام کنید. بهگزارش آماج، همراهی مردم و پژوهشگران کلیدِ حفاظتِ پایدارِ این گنجینهٔ تاریخی است.
