حسرت همیشگی تئاتر ایران از دوری بهرام بیضایی؛ زمان به احترام او ایستاد

بهرام بیضایی، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تئاتر ایران، چشم از جهان فروبست و حسرت دیدار دوباره با او و حضورش بر صحنه‌های تئاتر برای همیشه باقی ماند.

به نقل از آماج، مگر می‌شود عاشق تئاتر بود و کتاب نمایش در ایران یا نمایشنامه‌هایی چون «ندبه»، «فتح‌نامه کلات»، «سهراب کشی» و «مجلس ضربت‌زدن» را نخوانده بود؟ مگر می‌شود عاشق تماشای صحنه بود و آثاری چون «مرگ یزدگرد»، «آرش»، «کارنامه بندار بیدخش»، «شب هزار و یکم» و «افرا» را ندیده بود؟ و مگر می‌شود درباره تئاتر ایران سخن گفت و نام بهرام بیضایی را نشنیده بود؟

یک عاشق ایران و تئاتر ایران

بیضایی هنرمندی بود که همه نوشتن‌ها و اجراهایش برای ایران و ایرانی بود. او با عشق به زبان، آئین‌ها و فرهنگ ایرانی، آثارش را خلق و به صحنه آورد. سال‌ها با تحمل نامهربانی‌ها، عداوت‌ها و تنگ‌نظری‌ها نوشت و اجرا کرد و نسل‌هایی از هنرمندان تئاتر را پرورش داد تا بیاموزند، بنویسند و صحنه‌آفرینی کنند.

حسرت حضور بر صحنه

جای خالی بیضایی بر صحنه‌های تئاتر ایران طی ۱۸ سال گذشته سنگینی کرده است. او با صبر و استقامت، هر اثر را با زبان و نگاه خاص خود به صحنه می‌برد و هیچگاه تسلیم شرایط یا فشارها نشد. بیضایی در غربت نیز برای ایران زیست و خلق کرد، و آثارش همچنان الهام‌بخش هنرمندان و مخاطبان است.

زبان، نگاه و شخصیت بی‌نظیر

بیضایی زبان خاص خود را داشت و آثارش تماشاگر را مسحور می‌کرد. نگاه او به فرهنگ و هنر ایران، مخاطب را به ایرانی بودن خود می‌بالاند. شخصیت او نیز خاص بود و هیچگاه به هر قیمت و شکل و شمایلی کار نکرد. عاشق طبیعت بود و نام اثر افرا یادآور حضور او در هنر ایران و ریشه‌اش در فرهنگ و هنر کشور است.

حسرت برآورده‌نشده و جاودانگی

بهرام بیضایی آرزوهای بسیاری برای تئاتر ایران داشت، اما برخی از آن‌ها بر دل صحنه‌ها باقی ماند. سالن‌های تئاتر ایران، از خانه کوچک نمایش تا تالار وحدت، دیگر گام‌های او را لمس نخواهند کرد. با این حال، حضور ذهنی و اثرگذار او همواره باقی می‌ماند. بیضایی هنرمندانه زیست و هنرمندانه زیست خود را به پایان رساند؛ زادروزش با هجرتش همزمان شد و جاودانه شد. زمان نیز به احترام او ایستاد.

هر سال روز ۵ دی برای هنرمندان، شاگردان و مخاطبان او روزی ویژه است؛ لبخند به لب، اشک در چشم و یاد و خاطره‌ای که تنها با بهرام بیضایی قابل تجربه است؛ از موهبتی که نثار فرهنگ و هنر ایران شد و فقدانی که شکل گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 − یک =

آخرین اخبار آماج

ترند ترین

آخرین مقالات آماج

ویدیو ها