به گزارش آماج، در حالی که تهران با کمبود جدی آب مواجه است و در نیمه آبانماه هنوز نشانی از بارش گسترده در کشور دیده نمیشود، ۱۹ استان ایران همچنان در انتظار قطرهای باران هستند. بحران آب به مرحلهای رسیده که کارشناسان از آن به عنوان یکی از جدیترین تهدیدهای زیستمحیطی و اجتماعی دهه آینده یاد میکنند، اما متأسفانه از سوی مسئولان، حتی یک برنامه علمی، واقعگرایانه و مدون برای مقابله با این وضعیت ارائه نشده است.
در شرایطی که بسیاری از کشورها با اجرای طرحهای گسترده مدیریت مصرف، شیرینسازی آب دریا و بازچرخانی فاضلاب توانستهاند تا حد زیادی از بحران عبور کنند، در ایران پیشنهادهایی مطرح میشود که بیشتر به شوخی شبیه است تا راهکار، از جمله تخلیه تهران! اما سؤال اینجاست: اگر تهران تخلیه شود، میلیونها نفر از ساکنان این شهر بزرگ باید کجا بروند؟ آیا شهری وجود دارد که هم امکانات زیربنایی لازم را داشته باشد و هم از نظر منابع آبی وضع بهتری داشته باشد؟ این حجم از جمعیت چگونه باید جابهجا شود؟ مگر کوچ فلامینگوهاست که به سادگی گفته میشود «تهران را تخلیه کنید»؟
در کنار این اظهارنظرهای غیرکارشناسی، برخی افراد با دیدگاههای غیرعلمی، علت خشکسالی را به مسائل فرهنگی یا مذهبی نسبت میدهند. گفته میشود که بیحجابی یا رفتارهای اجتماعی مردم باعث خشکسالی شده است! اما اگر چنین است، چرا در اروپا یا کشورهای توسعهیافته که قوانین پوشش متفاوتی دارند، با چنین بحران شدیدی مواجه نیستند؟ آیا واقعاً مردم باید به خاطر فساد اداری و اختلاسهای اقتصادی برخی مسئولان توبه کنند؟
چرا هیچکس از مسیر علمی و کارشناسی برای حل این بحران وارد نمیشود؟ چرا برای اجرای طرحهای علمی مانند تصفیه آب، مدیریت پساب، یا بازسازی منابع زیرزمینی هیچ اقدام ملموسی انجام نمیشود؟ حتی سادهترین راهکارهای سنتی مثل «نماز باران» نیز که در گذشته در باور عمومی مردم تأثیرگذار بود، به فراموشی سپرده شده است.
مردم از این حجم بیتوجهی خسته شدهاند. هر روز با خبرهای تلخ کمآبی، افت فشار آب در مناطق شهری، و جیرهبندی در ساعات شب روبهرو میشوند. در حالی که کارشناسان هشدار میدهند اگر همین روند ادامه پیدا کند، بخشهای وسیعی از ایران تا چند سال آینده با بحران مهاجرت اقلیمی روبهرو خواهند شد، هنوز هیچ برنامه مدونی برای نجات منابع آب کشور وجود ندارد.
وقت آن رسیده که مسئولان به جای صدور توصیههای اخلاقی یا مذهبی، به سراغ راهکارهای واقعی بروند. اگر باور دینی دارند، نماز باران بخوانند؛ اگر به علم اعتماد دارند، برنامه علمی بنویسند. هر دو مسیر نیاز به اقدام دارد، نه شعار.
قطع شبانه آب یا جیرهبندیهای موقت نه تنها راهحل نیست، بلکه فقط فشار بیشتری بر مردم تحمیل میکند. مدیریتی که تنها به خاموش کردن شیر آب در نیمهشب خلاصه میشود، نمیتواند بحران ملی را حل کند. مردم تحمل فشار اقتصادی، تورم، و فقر را دارند، اما دیگر تاب بیبرنامگی و تصمیمهای سطحی را ندارند.
بگذارید مردم دستکم احساس کنند کشور توسط افرادی اداره میشود که از دانش، تخصص و صداقت برخوردارند. اگر به جای تصمیمهای احساسی، تصمیمهای علمی گرفته شود، شاید هنوز امیدی برای آینده باقی بماند.
لزوم بازنگری در سیاستهای آبی
کارشناسان محیط زیست بارها هشدار دادهاند که ادامه برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، توسعه بیضابطه کشاورزی در مناطق خشک، و فرسودگی زیرساختهای انتقال آب، از عوامل اصلی تشدید بحران فعلی هستند. با این حال، بودجه اختصاصیافته به مدیریت منابع آب هر سال کمتر میشود و طرحهای نجاتبخش سالهاست در پیچوخم اداری خاک میخورند.
راهکارهای فوری و ممکن
- آموزش عمومی درباره مصرف بهینه آب
- سرمایهگذاری در فناوریهای بازچرخانی و نمکزدایی
- اصلاح شبکه فرسوده توزیع آب شهری
- توقف صدور مجوزهای ساختوساز در مناطق پرتنش آبی
- احیای طرحهای سنتی مانند قناتها با نگاه نوین
اگر مسئولان واقعاً دغدغه مردم را دارند، باید نشان دهند که بحران را درک میکنند و آماده اجرای طرحهای واقعی هستند، نه صرفاً وعده و توصیه.
برای مطالعه آخرین گزارشها و تحلیلهای اجتماعی درباره مدیریت بحران و مسائل محیط زیستی، به وبسایت آماج سر بزنید.


